ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

قطاری که می رود !

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۷ ق.ظ

امروز به روایت تقویم 21 بهمن ماهه و من در دنیای خاطراتم یاد روزی میفتم که متفاوت بود از همه ی روزهای عمرم .

این که در دیرترین ساعات شب سعی می کردم مواد اولیه ساخت کوکتل مولوتف ( بمب دست ساز ) را برسونم به دست انقلابی های سر کوچه ، هم عجیب ترین اتفاق زندگیم شد و هم حس خوب انقلابی بودن را برام حفظ کرد . البته که هر کسی به قواره ی خودش بیست و یک بهمن رو دید و باهاش زندگی کرد ، اما چون محله ی ما کنار پادگان نیروی هوایی بود ، حمله ی گارد شاهنشاهی به همافرای انقلابی برای هیچکس قابل تحمل نبود حتی برای منی که تو دوره ی راهنمایی خیلی هم نمی فهمیدم عمق مبارزه یعنی چی ؟! 

 اصلا شب بیست و دوی بهمن انگار هیچکس نخوابید !!! و حتما همین بیداری بود که طومار شاهنشاهی رو پیچید به هم . خوب یادمه که حکومت نظامی شده بود از چهار بعد از ظهر . فرمان امام که بابت شکستن حکومت نظامی رسید ، ملت ریختن بیرون و بعد چند ساعت مقاومت ، سلسله ی خائن پهلوی که از سال 42 ترک خورده بود تو سال 57 از هم پاشید و هزار تیکه شد . اونقد ریز که هنوزم بعد سی و شش سال داغ چسبوندن تیکه هاش به دل خاندان سلطنتی !!!! و اعوان و انصارش مونده و ازین به بعد هم می مونه .

غرض این که این قطار ، همچنان داره می ره . مقصدشم معلومه . مهم اینه کی پیاده میشه کی ادامه میده ؟

 دیدن برنامه های مستند از بازداشتگاه های زمان شاه ، تو روزایی که به بهانه ی دهه ی فجر تلبار مرزو خاطراته ، از وحشتناک ترین مستندای پخش شده س . وقتی آدم تو بعضی از مستندای بخش خبر ،سیر پیشرفت ایران رو می بینه دلش حال میاد . اما با دیدن مستندایی که حال و هوای تلخ آزار و اذیت رو به رخ می کشن حس بدی می خزه تو جون آدم . حسی مخلوط از ترس و غیرت . 


مستند آقای عزت اله مطهری ازون برنامه ها بود . باورش سخته یه نفر اینقده شکنجه بشه و بازم به اراده ی خدا زنده بمونه . تعاریف هم رزماش از کمیته ی ضدخرابکاری خیلی دلهره آور بود اونقد که به عنوان یه شهروند که بد جوری مدیون این همه تلاش و صبر همه ی مبارزینه فکر کردم یعنی اگه من تو اون شرایط بودم ، تحمل می کردم ؟ وا نمی دادم ؟ کم نمی آوردم ؟

اون روزای سخت و سیاه گذشت ، شکر خدا . روزایی که روایتشونو دارم تو فیلما می بینم یا از این و اون می شنوم . حالا ما موندیم و یه قطاری که هنوزم داره می ره ...

بعد سی و شش سال ، محکم تر از همیشه به خودم می گم :

حواست باشه کاری نکنی که از قطار پیاده بشی یا پیاده ت بکنن ! چون وقتی قطار  برسه به ایستگاه ظهور ، دیگه فرصت جبرانی نداری  . 

اونوقت خیلی بد میشه !! خیلی خیلی بد میشه ...


اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۲۱
رهگذر

انقلاب

غیرت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی