ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است


گاهی وقت ها حواسمان نیست که بدجوری پا روی دلمان می‌گذاریم...

شاید سال‌ها بعد، وقتی که دردش را حس کردیم تازه می فهمیم کجای دلمان زیر پا مانده بود!!

آینده ولی کمکی به تسکین درد نمی‌کند. هر چه هست در حال اتفاق می‌افتد و بعد، چه بخواهیم و چه نخواهیم همه آن چه که اتفاق افتاده به گذشته می‌پیوندد. اصلا انگار هیچ کدامش به ما ربطی نداشته و این که ما خودمان بی‌ربط‌ترین داستان روی زمین را تعریف کرده ایم. بین گذشته و حال دیگر هیچ شباهتی وجود ندارد.

می خواهی بگردی... دنبال اتفاقی که می خواستی بیفتد و نیفتاد همان که زخم پا گذاشتن روی دلت را تازه می‌کند. می‌خواهی یک چیزهایی را عوض کنی.  قصه را از نو بنویسی اما؛ جستجوی گذشته از آن کارهایی است که فقط سوهان روح خودت می‌شود و حس و حالت را بد می‌کند. میان تار عنکبوتیش بیفتی انگار هزار سال از زمان عقب می‌مانی! دردت می گیرد بی آن که قدرت درمانش را داشته باشی.

 آدم های بزرگ برای همین است که نه افسوسی از گذشته می‌خورند و نه خوشی یک اتفاق شیرین هوش از سرشان می‌برد.

خوب می دانند دنیا جای درد کشیدن است!

یک چیزی اما سهم ما آدم های زخم خورده کوچک است.  ما با این باور زندگی می‌کنیم که دردِ جای پا، روی دلی که یک وقتی خواهشی را تمنا می‌کرده از همه دردناک‌تر است!

دل ما با این که درد می‌کند، تنگ می‌شود برای همه آن چه که دوستش داشتیم. چیزهایی که دیگر نیستند؛ حتی اگر همه‌اش یک خواب شیرین بوده باشد. ما حق داریم که بهانه بگیریم و با این که می‌دانیم جستجوی گذشته کسالت‌آور است قکر می‌کنیم شاید درد جای پا خوب شود. شاید!

 و به قول مرحوم حسین منزوی

چه سرنوشت غم‌انگیزی، که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می‌بافت، ولی به فکر پریدن بود!


 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۷ ، ۰۸:۲۷
رهگذر