مثل بقیه ی مخلوقات زمینی چند سالی است که مهمان زمینم
با سر سوزن ذوقی که امانت گرفته ام رفیق قلم شدم و سال هاست که برای خودم می نویسم
گاه و بی گاه به هوای فرصت های معلمی ، امانتی های مردم هم دخیل این نوشته ها شده اند
و حالا شاید این دفترچه ی الکترونیکی نمای دیگری از تلاش نوشتاریم گردد
و من از دریچه ی این قدمگاه ، مهمان لحظه های عبور دیگران باشم
دیگرانی با هر سلیقه و به دنبال هر قسمت و روزی در صفحات وب !
خدا کند این رشحات قلم طوری باشد که صاحبم را راضی کند ....
برای این قدمگاه قراری هست تا هر نوشته ای به جای خودش بنشیند .
پس وقتی واژه ها از سر همان سر سوزن ذوق بار دل گویه ها را به جان می خرند و قصد می کنند تا پشت هم ، مثنوی شوند و باری را از رمین بر میدارد نوشتجات رقم می خورد . میان این نوشتجات آن چه حکم می کند این است که :
هیچ آدابی و ترتیبی مجوی هر چه می خواهد دل تنگت بگوی
و آن گاه که کلمات ، دست اندیشه و احساس را توی دست بچه های حماسه می گذارند ، جزیره ی مجنون زنده می شود تا بازتاب حرف هایی از جنس حماسه و جهاد و شهادت باشند . گرچه گاهی هم اشاراتی از کلاس آمادگی دفاعی را در خود جای خواهند داد . کلاسی که دو سال از توفیق هجده ساله ی معلمی مرا به خود اختصاص داده و من در صحن آن دنبال آدم های آن سال ها گام برمی دارم و امیدم این که این نسل دور از ارزش های دفاع مقدس ، به دور از هر رجز افسانه مانندی ، معنای مردانگی ، ایمان و استقامت را میان خاطرات این تاریخ پر گهر جستجو کند و خودش به گنج جنگ برسد ! که اگر خودش برسد تیر جنگ نرم به اندیشه و احساسش به امید خدا کارگر نخواهد شد .
امانتی ها هم روایت شفافی دارند ، قرض می گیرمشان از هر نوشته و مطلبی که خودم را میخکوب کند ، به این امید که برای رهگذران این قدمگاه هم حرفی داشته باشد به اندازه تلنگری برای فکر کردن . امانتی ها مال هر کسی که باشد غنیمت است . بعضی حرف ها به بیشتر از یک بار شنیدن و خواندنشان می ارزد .
تا الان حکایت قدمگاه همین سه قسمت است تا بعد چه پیش آید . گرچه همیشه "حکم آن چه تو فرمایی" حرف اول را می زند .
نظرات را با اشتیاق می خوانم اگر ردپای هم اندیشیدنی رقم بخورد به دیده ی منت . فکر کردن هر طور که باشد خوب است ....
الهی شکر