امانتی 9
سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۲ ب.ظ
مطلبی از قول مرحوم حاج آقا مجتبی توی نشریه ی اندیشه ی تربیت دیدم . عمومیت داشت . ساده بود و کاربردی .
خواستم پیش چشم باشد . خدایش رحمت کند
وقتی خدمت عالم بزرگی می رسید تقاضای موعظه کنید .
نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد .
آقا فرمود : چه کاره ای ؟
گفت : نجارم ...
فرمود : برای دلت درب ساخته ای ؟! یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند !
۹۳/۰۴/۰۳
ناشناس تر از همیشه...
به قول قلم قدمگاهی "امانتی":
اِلهى اَلْبَسَتْنِى الْخَطایا ثَوْبَ مَذَلَّتى، وَجَلَّلَنِى التَّباعُدُ مِنْکَ لِباسَ مَسْکَنَتى، وَاَماتَ قَلْبى عَظیمُ جِنایَتى، فَاَحْیِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْکَ یا اَمَلى وَ بُغْیَتى، وَ یا سُؤْلى وَ مُنْیَتى ...
به سویت آمدم با رو سیاهی
قدی خم دارم و بار گناهی
دلم را زنده کن با گوشه چشمی
«إلهـی یـا إلهـی یـا إلهـی»
اگر این راه و رسم بندگی نیست
نصیب من به جز شرمندگی نیست
پشیمانم پشیمانم پشیمان
مرام تو مگر بخشندگی نیست؟
شده پیمانه ام از خون دل پُر
امان از غفلت و جهل و تکبر
گنهکار آمده «یا غافرَ الذَنب»
پشیمان آمده «یا کاشفَ الضُّر»
یوسف رحیمی