شبانه ...
اسمش را نمی دانم چرا افتتاح گذاشتند شاید به خاطر فراز اولش ، اما با خواندنش حس خوبی سراغ شبانه های ماه مبارک می آید . کلی حمد و سپاس و قطعا یاد دادن به خواننده که حواست جمع نعمت ها باشد و بعد بردن نام نورچشمی های خداوند مهربان . از پیامبر گرفته تا آخرین فرزندش و صد البته ایستادن فراز سوم دعا روی آخرین فرزند ، شکایت نبودنش و آرزو و دعای متصل به مقام شامخش . با همه ی این ها شبانه های ماه مبارک به اندازه همین چند دقیقه ی قرائت افتتاح طعم دیگری دارد . چیزی شبیه رفع عطش از یک لیوان آب گوارا که دوست داری یک نفس آن را سر بکشی .
این روزها که تلخی روایت داعشی های ملعون کام مسلمان جماعت را مشمئز می کند شاید این یک فراز افتتاح را محکم تر باید خواند .
آن قدر از ته دل که آرزوی خوردن لیوان آب خیلی هم دور نباشد
الحمد لله الذی یومن الخائفین و ینجی الصالحین و یضع المستکبرین و یهلک ملوکا و یستخلف اخرین
والحمد لله القاصم الجبارین مبیر الظالمین مدرک الهاربین نکال الظالمین صریخ المستصرخین موضع حاجات الطالبین معتمدالمومنین
و دست آخر هم این که
فصل علی محمد وآله و اعنا علی ذلک بفتح منک تعجله و بضر تکشفه و نصر تعزه و سلطان حق تظهره ..... برحمتک یا ارحم الراحمین
ان وعدالله حق.
پ.ن:
امروز از پدرم شنیدم اسنودن فاش کرده این ابوبکربغدادی سالها در موساد آموزش دیده،درمورد ظریف ترین مسائل،نوع سخنرانی و...
اگه دقت کنید علمای سنی بیشتر به سفید گرایش دارند در مورد لباس ولی ظاهر این مزدور رو هم میخوان به سیدحسن شبیه کنن...
والعاقبه للمتقین.