دوباره قصه ی تکراری و تلخ هم زمانی اوج تب جام جهانی و شیطنت های اسرائیلی دنیا را به فضاحت کشید !!!!!
آنقدر که مات و مبهموت می مانی به آه و فغان و حسرت جماعت فونبال زده و اشک های مادر مرده ی آن ها نگاه کنی و یا در اندوه تازه شدن زخم غزه خون بگریی ؟! دنیا که عادت کرده انگار ، ولی حکایت دل هایی که این قصه ی تکراری را برنمی تابند به کجا می رود ، نمی دانم ؟!
این بریده مطلب از وب سایت عمار نامه با این نشانی قابل تامل است ، دهمین امانتی قدمگاه همین و والسلام
http://www.ammarname.ir/node/60055
شیخ ادیب الحیدر:عضو مجلس مرکزی حزبالله لبنان
چندی پیش وقتی یکی از فرماندهان ایران، سرلشکر رحیم صفوی گفته بود مرز مقاومت، از جنوب لبنان تا تهران است، این حرف او غوغائی به پا کرده بود و همه میگفتند ببینید ایران تا کجا نفوذ کرده است. این حرف در ۱۴ مارس در روزنامه العربیه عربستان تیتر شد که ایرانیها اعتراف کردند به اینکه در سوریه و لبنان نیرو دارند و باید از نفوذ ایران به جنوب لبنان جلوگیری کنیم. شاید این حرف از نظر سیاسی اشتباه باشد اما از نظر عقیدتی و دینی و باورهائی که ما در محور مقاومت داریم درست است و در واقعیت هم اینچنین است که خط مقاومت از جنوب لبنان شروع میشود و تا تهران ادامه دارد.
اللهم انصرالاسلام و المسلمین
مطلبی از قول مرحوم حاج آقا مجتبی توی نشریه ی اندیشه ی تربیت دیدم . عمومیت داشت . ساده بود و کاربردی .
خواستم پیش چشم باشد . خدایش رحمت کند
وقتی خدمت عالم بزرگی می رسید تقاضای موعظه کنید .
نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد .
آقا فرمود : چه کاره ای ؟
گفت : نجارم ...
فرمود : برای دلت درب ساخته ای ؟! یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند !
و عمر شیشه ی عطر است ! پس نمی ماند پرنده تا به ابد در قفس نمی ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد که روی آینه جای نفس نمی ماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده اند که عشق جز به هوای هوس نمی ماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان که این طبیب به فریاد رس نمی ماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم قطار منتظر هیچکس نمی ماند
ضد - فاضل نظری
دعای سی و هشتم صحیفه ی سجادیه :
پروردگارا من عذر می خواهم از این که به مظلومی در حضور من ظلمی رسیده باشد و من او را یاری نکرده باشم
و معروفی که از کسی به من رسیده باشد و من شکر او را به جای نیاورده باشم
و کسی نزد من از کار بدی به عذر خواهی آمده باشد و عذرش را نپذیرفته باشم ...
و حقی از مومنی بر من لازم شده باشد و من به حد کمال ادا نکرده باشم
و عیب کسی بر من آشکار گردد و من آن را مستور نکرده باشم
و از هر گناهی که برمن پیش آمد کرده و من از آن دوری نکرده باشم
از همه ی این خطاها و امثال آن به درگاهت عذر خواهم ...
و خوشبختی چقدر دست یافتنی است ،
اگر ازین همه گنج غافل نشویم
.... خدایا مددی
این چه سری است که بهترین روزها و شب های سال گره به نام مولا دارد ؟!
خدا کسی را خار شمرد که دنیا را برای او گستراند و از نزدیک ترین مردم به خویش دور نگهداشت . خطبه ی 160
دنیا و آخرت هر کدام فرزندانی دارند بکوشید از فرزندان آخرت باشید نه دنیا .
زیرا در روز قیامت هر فرزندی به پدر و مادر خویش بازمی گردد . خطبه ی 42
همانا آن کس که خود را یاری نکند و پند دهنده ی خویش نباشد ، دیگری پند دهنده ی او خواهد بود . خطبه ی 90