ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۶۸ مطلب با موضوع «جزیره ی مجنون» ثبت شده است

آفتاب تموز یعنی پیش بینی سی و چند سال پیش امام خمینی که رحمت خدا بر او باد ... 

آفتاب تموز یعنی بیداری ملت ها !

یعنی همین که حضرت آقا فرمود : بیدار ی ملت ها تا قلب اروپا پیش خواهد رفت ...

جدا که پازل خدا هم حکایتی دارد . وقتی در اوج تلخی های نوار غم ، غزه ، دلت آشوب می شود کافی است ، سرکی بکشی از پنجره ی خبر و نگاه کنی ببینی این همه حضور مردمی ارزشمند نیست ؟! 

آفتاب تموز یعنی مرگ تدریجی یک رویا ! رویای تسلط بر منطقه ی بین دو رود نیل و فرات !!

بیداری ملت ها ، کابوس اسرائیل است و از همه جالب تر شاید همین تجمعات لندن باشد آن هم جلوی چشم کمپانی دروغ و نیرنگ و لاپوشانی ، بی بی سی و اعوان و انصارش !

عکس های این تجمعات و انعکاس بیداری ملت ها ، تب غمبار کودک کشی را پایین می آورد ... قصه ، حالا به قسمت های اوج خودش رسیده است ....



فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الاَخِرَةِ لِیَسئِئُوا وُجُوهَکمْ وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسجِدَ کمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِیُتَبرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِیراً» اسرا، آیه 7

سپس وعده دوم الهى فرا مى‏رسد: «و هنگامى که وعده دوم فرا رسد (باز گروهى جنگجو و پیکارگر بر شما چیره مى‏شوند، آن چنان بلایى به سرتان مى‏آورند که) آثار غم و اندوه از صورتهایتان ظاهر مى‏شود» (فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِیَسُوؤُا وُجُوهَکُمْ).                        برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 620

 آنها حتى بزرگ معبدتان بیت المقدس را از دست شما مى‏گیرند «و داخل مسجد (الأقصى) مى‏شوند همانگونه که بار اول وارد شدند» (وَ لِیَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ کَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ).

آنها به این هم قناعت نمى‏کنند «و آنچه را زیر سلطه خود مى‏گیرند، درهم مى‏کوبند» (وَ لِیُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِیراً).

الحمد لله رب العالمین

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۰۴
رهگذر

امروز و با عبور ازوبلاگستان ، به قاب آشنایی رسیدم که باعث شد به شکرانه چند خطی بنویسم و به خدا ، ساده ی ساده بگویم :

 ممنونتم یگانه ی بی بدیل

ممنون بابت عطیه ی معلمی ، بابت فرصت آشنایی با بندگان خوبی که حتی در پس شیطنت های نیمکت نشینی رد پای برزگی روحشان را حسابی به رخ می کشند . امروز گذر از یک قاب دوست داشتنی ، وادارم کرد تا به این واژه های همیشه آشنا التماس کنم بیایند و بنشینند کنار هم جوری که قد و قواره ی شکر گذاریم را نشان بدهند و طفلکی ها آمدند و مثل همیشه با کم آوردن هایشان نشان دادند شکر ایزد که هیچ ، سپاس حضور مردانه از جنس مقاوت های دفاع مقدس در قالب افسر جنگ نرم را هم نمی شود ردیف کرد .

امروز دیدار از قاب وبلاگ یک عزیز دانش آموز که حالا دنیای مهندسی نرم افزار بهترین بهانه ی عرض ارادتش به اصل و اساس حرف های خوب و ناب را باعث شده ، مایه ی خنکای دلم شد در هجوم بادهای مسموم و حالا باورم بیشتر می شود به رهبری که هوشمندانه ، هر جا که لازم است در حضور خودی و بیگانه یاد آوری می کند که:

 جوان امروز اگر بیشتر از جوان دیروز نباشد کمتر نیست در حفاظت از آرمان امام و انقلاب


این دلنوشته ی امانتیش ، مشتی است نمونه ی خروار :

گزارشی از دانشگاه علم و صنعت :

از ماجرایی که باعث شد به فکر نوشتن این دست نوشته بیفتم ، حدود یک ماهی میگذرد اما آن قدر برایم عجیب بود که مطمئن شدم نوشتنش بهتر است از سکوت...

ماجرا بر می گردد به روزهایی که دکتر جبل عاملی قرار بود کرسی ریاست دانشگاه علم و صنعت را ترک کنند.

به علت تجمع و سایر شعار هایی که می دادند ، کاری ندارم اما جدّا جای تعجب داشت صحنه ای که می دیدم:

صدای اذان از مسجد به گوش می رسید، به شروع نماز جماعت چند دقیقه ای بیشتر نمانده بود و نمازگزاران به هر ترتیبی که بود خود را به مسجد می رساندند...

در این میان حرکت دسته جمعی عده ای از دانشجویان جلب توجه می کرد!

نکته جالب برایم این بود : جماعتی در حالی که فریاد می زدند "بسیجی واقعی ، همت بود و باکری " بدون ذره ای شناخت از معنای حقیقی بسیجی1 و بدون معرفت نسبت به شهیدان عزیزمان صدایشان را بلند کرده بودند (که مبادا میان صدای اذان گم شود) و با بی توجهی تمام به نماز اول وقت _آن هم از نوع جماعتش_ مسیرشان را از راه مستقیمی که به مسجد می رسید کج کردند و رفتند تا به پایگاه بسیجی که حالا به احترام نماز خالی شده بود ، اعلام کنند بسیجی واقعی چه کسی است ...!!

این گروه آن قدر برای معرفی شهید عزیزمان حاج ابراهیم همت و برادران بزرگوار باکری اصرار داشتند که حتی از مرام و مسلک شخصیت شعارهایشان هم پیروی نمی کردند...

نتیجه اش هم شده بود اینکه نمازگزاران قبل از ورود به مسجد چند ثانیه ای نگاهشان می کردند و بعد با لبخندی تلخ سر به زیر می انداختند و وارد مسجد می شدند تا راه همت و باکری بی رهرو نماند...


خاطره نوشت :

ما همت و باکری را با امثال این خاطره ها می شناسیم

(آنها را نمی دانم ...)

خاطره اول :

همسر شهید حاج محمدابراهیم همت می‌گوید: 

«ابراهیم بعد از چند ماه عملیات به خانه آمد. سرتا پا خاکی بود و چشم‌هایش سرخ شده بود. به محض اینکه آمد، وضو گرفت و رفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی در کن، بعد نماز بخوان. سر سجاده‌اش ایستاد و در حالی که آستین‌هایش را پایین می‌زد، به من گفت: من با عجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود. 

این قدر خسته بود که احساس می‌کردم، هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود.»

منبع : ستاد اقامه نماز استان کرمان

خاطره دوم :

گفت « من تند تر می رم، شما پشت سرم بیاین .» تعجب کرده بودیم. سابقه نداشت بیش تر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده ، رسیدیم گیلان غرب. جلوی مسجدی ایستاد. ماهم پشت سرش. نماز که خواندیم سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که زود راه بیفتیم . گفت « کجا با این عجله ؟ می خواستیم به نماز جماعت برسیم که رسیدیم.»

منبع : aviny.com


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۶
رهگذر

عجب هچل هفی شده این بازار مکاره و ازین میان آسان ترین قسمت ، ریختن خون است بی احتساب سن و سال و تنها با هدف حذف کردن تک تک آن هایی که مسلمانند !

گزیده ی چند خبر از اقصی نقاط این کره ی خاکی خاک گرفته  ، ما را بس :

--  سر دسته ی وحشی ها خیلی علنی و با افتخار به نماینده کشور حامی می گوید :

بی هیچ توجیهی می کشیم ، هیچکس هم نمی تواند حرفی بزند حتی شما !!!!

دور ازجان درازگوش ها بدجوری مانده توی گلی که برای خودش  دست و پا کرده ، با این جال رو که رو نیست ! میانه ی معرکه مثلا آتش بس هم که شده وحشی بازی ها رقم بخورد دل جنایتکارش خنک می شود !

-- حامی جانی توی بساط مجلس رسمی کشورش داد از مظلومیت اسرائیل طفلکی می زند و می گوید :

 نمی شود که تنهایش بگذاریم . اسلحه هایش تمام شد باید سیرابش کنیم . بنویسید بزنند به حساب بی صاحبش ، مبلغ 225 میلیون دلار ناقابل به اضافه اسلحه های مورد نیاز از هر رقم ...

 و می نویسند و می ریزند و عین خیالشان هم نیست که مردم دنیا دو چشم دیگر هم قرض گرفته اند و بر و بر نگاهشان می کنند . اساسا خجالت چی هست ؟!

-- دانیل اورتگا ، رئیس جمهور انقلابی نیکاراگوئه از آن سوی آمریکای مرکزی یکهو می گوید :

 شیطان رفته توی جلد نتانیاهو !!

و احتمالا سوالی گوشه ذهن جا می گیرد که آنوقت قبل از این ها نتانیاهو شیطان را نمی شناخت احتمالا ؟ و یا این که شیطان حرفی برای گفتن دارد وقتی توی جلد این جرثومه ی فساد می رود ؟ شاید هم می رود درس بگیرد و برود سراغ یکی کلاس پایین تر از این ملعون ، پس بدهد !!!

-- نماینده ی سازمان ملل در فلسطین می گوید :

 اسرائیل می داند مدارس واسته به سازمان ملل شده پناهگاه زن ها و بچه ها !

 و لابد نتوانسه جمله اش را کامل کند که پس چرا باز هم مدارس سازمان ملل را می زند ؟!

-- چامسکی تنها فیلسوف جرات دار این دوره زمانه هم گیر داده که :

جنایتکاری اسرائیل چنین است و چنان

 و باز خدا بیامرزد او را که حرف زد ولو به ابراز واضحات !

-- امیر قطر که دیگر از گونه های نادر بشریت است امروز داد سخن می دهد و می گوید :

 این ایرانی ها فقط در کلام دفاع می کنند وگرنه کاری در حمایت فاسطین ندیدم از آن ها ...

و آخی ! یکی این دوانه را از برق بکشد تا بلکه مردم دنیا بفهمند قطر چقدر حامی فسطین است !

-- وزیر جنگ اسرائیل جو گیر شده و توی یک مصاحبه سوتی می دهد که :

این مقاومت ، از موشک های ایرانی مجهز می شود . 

باز گلی به جمال نداشته اش که به زبان آمد مردک بدترکیب !

-- جای حاج قاسم سلیمانی بازمانده از مردان دفاع مقدس هم توی خبرها خالی نیست و البته نگاه نگرانی دنیایی وحشی ها از او بخاطر این که فرمانده ی سپاه قدس ایران است ، حفظه الله

-- یک سوژه ی در پیت خبری دنیا هم ، همین مفتی ملعون و خبیث عربستان است که کلا عادت دارد به اراجیف بافی و این بار :

تظاهرات به نفع مردم غزه حرام است !!!!!

هرچند شنونده باید عاقل باشد ...

-- این وسط مردم دنیا هم سخت مشغول اعتراضند . برای این که کاری  جز این نمی شود کرد لابد و شاید ترجمان این که 

کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمی شود ... نمی شود ... نمی شود














۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۲
رهگذر

سی و پنج سال زمان خوبی برای اثبات هوشمندی شماست حضرت روح الله !



هیچکس فکرش را نمی کرد یک روزی دنیای به خواب رفته

نگاه هوشمندانه ی شما را دریابد و باور کند که

 اسرائیل باید از صفحه ی روزگار محو شود !

 آن وقت های دور که خودت در تاریکی زمانه ی طاغوت پهلوی کشتی انقلاب را هدایت می کردی ، نترسیدن هایت ضرب المثل بود و ایستادن های شکوهمندانه ات در مقابل خواسته ی رژیم شاه ، ستودنی . در آن روزهای سختی که کسی جرات نمی کرد اسم اسرائیل را بر زیان بیاورد ، به همه آموختی می شود ایستاد ، می شود فریاد زد و می شود طاغوت را شکست .

 در پس هدایتگری هایت و این که مردم بفهمند دشمن امروز اسلام همین رژیم غاصب است ، گرچه زندان و تبعید و زحمت برایت رقم می خورد اما هوشمندی های تحسین برانگیزت این باور را نه تنها در سیطره ی ظلم پهلوی که بعد ها و در طلوع آفتاب انقلاب به همه ی دنیا فهماند که اسرائیل موجودیتی ندارد .

امروز بشریت این را خوب فهمیده و یادگار و حاصل این هوشمندی یعنی روز جهانی قدس در تاریخ مشترکی که بین همه ی جوامع اسلامی یکسان است ، دودمان این جرپومه ی ظلم و جنایت را بر باد داده است . 

رمضان غزه گرچه به خون نشست اما جلوه ی پیروزی خون بر شمشیر را در سطح کره ی زمین به رخ کشید . روح بلندت در اعلی علیین ، میهمان پرچمدار اسلام ناب ، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله باد که هیچگاه ظلم را برنتافت و همواره ایستادگی در مقابل ظالمین را دستور متن زندگی مسلمان ها قرار داد .

آفرین بر شما و بر جانشین برحقت که دنیای امروز را بر مبنای همان نگاه هوشمندانه هدایت کرده و پیش بینی مرگ این جرثومه را در راستای فرهنگی که شما به دنیای اسلام هدیه کردی ارائه می نماید :

ما حقیقتا صهیونیست­ها را دشمن‌ دنیای ‌اسلام ‌می‌دانیم‌.

و صهیونیسم‌ در مقابل ‌موج ‌نسل­های ‌رو به ‌ازدیاد فلسطینی‌ طاقت‌ نخواهد آورد. 





۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۸
رهگذر


شاکی بود ! کودکیش را دزدیده بودند !!


توی یک بخش خبری هم شاهد بغض فریاد این نماینده ی مظلومیت در وحشی بازار دنیا بودم

 و هم شاهد وقاحت کسی که ادعا می کند رئیس سازمان ملل است ! و ما ادریک سازمان ملل ؟!

قصه ی غزه و روایت سبعیت اسرائیل با حکایت عراق و شومی داعشی های کثیف ، دو مصرع یک بیتند . تلخنامه ای که باید بگذاریم روی خروار گذشته های سخت و مشمئز کننده ی بریدن سر حق . این همه را که به روشنی روز است ببینی و بی شرمانه پشت تریبون اسرائیل بایستی و به عنوان مسوول بین المللی ترین سازمان دنیا دم از حقانیت رژیم غاصب بزنی ، خیلی حرف است . بانکی مون ها بهانه اند و خاک بر دهان کسانی که اینگونه ادعای حل مشکلات کل دنیا را دارند !

مردم دنیا غیر این همه خوابزدگی های معمول و مرسوم این روزها دلخوش به فریاد دسته جمعی خودشانند که شاید دستی برآید و این قائله را ختم کند . حالا همه می دانند فقدان مردانگی در دولتمردان غرب و پادشاهان مسخ شده ی عرب جماعت ، مهم ترین نشانه ی همین خوابزدیگ های شیطانی است و لابد نشسته اند تا خوابشان تعبیر هم بشود که زهی خیال باطل !

توی وانفسای تاریکی سانسور خبر ، دم مسیحایی پرس تی وی و العالم مستدام که اگر این کرکره هم پایین بود دنیا شک می کرد که آیا واقعا گوشی برای شنیدن هست و چشمی برای دیدن و گریستن ؟

کودکی های بچه ی مقاومت را دزدیده اند اما غیرت نهفته در وجودش را عمرا . مقاومت انگار از ریشه ی پنهانی آب می خورد و می خواهد جوانه هایش را به بلندای یک سرو آزاده گره بزند . 

الحمدلله رب العالمین و خدا کند این پایان شخم رذالت ها باشد و پیش درآمد اذان حقیقت ...


مرگ بر کشتن جوانه ها

مرگ بر بریدن نفس، مرگ بر قفس، مرگ بر شکوه خار و خس، مرگ بر هوس 
مرگ بر حقوق بی بشر



۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۰
رهگذر

غروب روز بیست و دوم ماه مبارک یعنی نوید استفاده از آخرین فرصت امسال . نیت می کنم همین اول غروبی که سفره ی قدر سوم را با ابراز نفرت نسبت به دشمن مسلم حفانیت اسلام ، یعنی صهیونیسم ذلیل و حقیر و پست ، بیندازم . چیزی که این روزها حرف حساب همه ی آن هایی است که دلشان به هر صورت ممکن زیر خروار نامردی های مدرنیته ی امروز دنیا دفن نشده !


 

حرف حساب یعنی :


palestine

be patient and resist, israel will disappear



اصبری و اصمدی

 یا فلسطین

فان اسرائیل تسرع الی الانتحار



فلسطین !

 صبور باش و مقاومت کن

کاراسرائیل تمام است






۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۳ ، ۲۱:۲۲
رهگذر

                                                                                                                                                                                                                                        

سلام آقای بهشتی

حتما اصل حالتان خوب است . الحمد لله

این یادداشت کوچک فقط برای تشکر است . سپاس بابت صبری که کردید و بعد پروازتان به آسمان ، جو گیرها  را از نگاهتان محروم نساختید ! خاصیت بهشتی جماعت آن هم از نوع مظلومش همین است . شما جو گیرهارا ریز نمی دیدید. تلاش می کردید خیلی ساده بفهمند که خدمتگزاری یک توفیق است نه جرم . 

شما که می دانید . خدا هم که همه را می داند . نوشتن اشاره ای در این فرصت مجازی برای آن هایی که جوگیری را تجربه کرده یا می کنند کفایت می کند !

جو گیری اساسا چیز بدی است . انسان های بامعرفت جو گیر نیستند و هرگز تجربه اش نمی کنند . حساب کار ما بی معرفتی نبود ، غفلت بود و نوجوانی . گفته بودم بارها . بارها و یاد آن روزی بخیر که به خاطر مراسم تشییع دوست باوفایتان شهید رجائی بین مردم دلتنگ شما شدم و تازه دوزاری افتاد که ای دل غافل این طوفان دشمنی های عچیب غریب ، تنه های اصلی انقلاب را هدف گرفته ! 

روزگار چرخید و چرخید .  بیشتر از سی سال از شهادت شما می گذرد و حالا هنوز هم جای عمارها حسابی خالی است . سال های انقلاب ، پر از خاطرات جوگیری آدم های جورواجور است . باور کردن این که آدم های خدوم ، مجرم نیستند ، انگار کار سختی است هنوز هم ! اللهم اهدنا

جایگاهتان بلند تر این باد . سلام من حواله به ساحت شما و همه ی شهدا این سال های ایران اسلامی . بی زحمت نگاهتان را همچنان حواله کنید که تنها دلخوشی ما همین است و بس .

با احترام . یک هوادار از جزیره ی مجنون

ظهر هفتم تیر ماه 1393

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۱۰
رهگذر

بلندقامتان والیبال این روزها پرچم کشورم را خیلی بالا برده اند

و من زیر بلندی این نام پر از غرور می شوم . جنس این غرور و غیرت از جنس غیرت و غرور بلند قامتانی است که بیست و اندی سال پیش نگذاشتند پرچم کشورم  لگدکوب دشمنی ها شود . دفاع از قهرمانی های یک ملت بزرگ به هر بهانه که باشد شیرین است . دست مریزاد بچه های با مرام والیبال



دیروز و در دومین نبرد جانانه با نمایندگان ایتالیا ، در کنار محظوظ شدن از شیرینی یک پیروزی دیگر ، نگاهم مات یک جامانده از قافله ی سال های حماسه افتاد که آمده بود کنار زمین تا باز هم عطر حماسه را به مشام خاطره های ناب بنشاند . دیدن این یادمان دفاع مقدس جای حودش را داشت ، گرچه قاب تلویزیون در هر صورت دنبال شکار لحظه های فرود توپ بود اما انگار این دلاور می خواست گل های نشسته بر زمین دشمن را در یادآوری مردان آسمانی مرور کند . دست مریزاد جانباز بامرام


۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۳
رهگذر

وقتی برای انسانیت انسان ارزش قائل می شوی ....

وقتی قدر فرصت زنده بودن را می دانی ....

وقتی زنده بودن را خرج کمال بندگی می کنی ...

و وقتی قدرت پا گذاشتن روی نفست را می یابی ....

حتما چمران می شوی !

ستاره ی نام و یادش در آسمان زمین روشن می ماند ، تنها برای آن که جهاد با دشمن افتخارش بود .


۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳۱ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۲۴
رهگذر

آمده بود از زخم های مزمن بگوید . از این که کلمات قصار رهبری در حد شعار می ماند چون عادت نداریم از بچگی درست یاد بگیریم و عادت نداریم به بچه هایمان درست یاد بدهیم !

 حرف ، حرف اتصال فرهنگ و اقتصاد بود . دو مقوله ای که به قول دکتر کلی تزاحم و فاصله بینشان احساس می شود ، با این که اتفاقادر هم تنیده اند و اگر با هم نباشند کلاه دیگری پس معرکه است ! ( لابد چیزی شبیه اوضاع خودمان ) با داغی حرف های دکتر ، کم کمک یخ جماعت وا می رفت . ساعت که گذشت ، ما ماندیم و یک عالمه آب رویی که باید حفظش کنیم .

دکتر می گفت جماعت معلم و حتی کلیت آموزش و پرورش کشور در طرح اقتصاد مقاومتی مسوول است .

با مجموعه ی حرف ها ، باور این که برون رفت خیلی از مشکلات حتی مشکلات فرهنگی  با مقاوم ایستادن ( لابد همان جهاد ) در پیچ و خمهای اقتصاد مقاومتی اتفاق می افتد ؛ توی ذهن و من و جماعت شکل گرفت .دردمان آمد وقتی که از آموزش و پرورش غربی ها گفت و مدل بارآوردن دانش آموزانشان ، یک جوری که قلمبه ی سرمایه انسانی باشند از همان  سال های اول دبستان و  با همین روحیه به درد خودشان و کشورشان بخورند تا ته سال های تحصیلات و بعد آن !

چه حس مشترکی بود وقتی که از نامیزانی آموزش و پرورش در مواد درسی می گفت . این که به جای دو کلمه حرف حساب کاربردی زندگی ، بچه های ما محکوم به خواندن انتگرال و فرمول های متنوعند و این که حتی همین آمادگی دفاعی کمرنگی که در مقابل همجمه های جورواجر تدوین شده مظلومانه ذبح می شود و جایش را به همان ریاضی و فیزیک نچسب نمی دهد ! که ای کاش حداقل جایش را به ریاضی و فیزیک درست ، کاربردی و زندگی ساز می داد 

دکتر یک جورایی انگار همین مصراع را زمرمه می کرد که 

 "ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم " و یقینا هفت شهر علم را این غرب گشت !

با زلال این جریان ، امیدوارانه فکر کردم ازین همه عناوین زیر مجموعه ی اقتصاد مقاومتی کدامش را مدرسه ای کنم که حداقل معنای این ترکیب درست جا بیفتد و خاصیت درمانگر بودنش عملیاتی شود ؟ 

دکتر می گفت بیست سال بعد را نبینیم باخته ایم .و من به سهم خودم دریافتم که برای برنامه ریزی درستی که خیز بیست سال بعد را بگیرد اول باید فکر کرد و فکر کرد و فکر کرد ... و بعد باید عمل کرد و عمل کرد و عمل کرد ... دفاع یعنی همین !



زیر نویس :

دکتر پیغامی هم عضو شورای عالی فرهنگی و شورای تالیف کتاب های درسی است و هم کارشناس نخبه ی اقتصادی با تحصیلات تخصصی در این حوزه

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۴
رهگذر