ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۶۸ مطلب با موضوع «جزیره ی مجنون» ثبت شده است

بچه های جزیره مجنون حساب و کتاب مکان و فضا سرشان نمی شود . آن ها فقط به یک چیز فکر می کنند به این که نه زحمت سید و سالارشان زمین بماند و نه علم انقلاب اسلامی ایران که نشات گرفته از کربلاست ...

بچه های جزیره مجنون مرزها را هم نمی شناسند هرجا نام حفاظت از دین خدا باشد حاضرند با سری نترس و دلی شیرتر از شیر.

یک مسافر دیگر هم راهی آسمان شد و امروز و فرداست که بعد یک تشییع باشکوه در آغوش رفقای قدیمش آرام بگیرد باسری بلند بابت حفاظت از همه دست آوردهایشان اگرچه در سزمین شام و در همسایگی غربت دختر علی ، زینب کبری علیهما السلام 


مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ۞ 
سوره احزاب ؛ آبه ۲۳ 
از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند
بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده ‏اند. 


روحت شاد فرمانده و خوش به حالت که بعد این همه سال از اهالی ناب جزیره مجنون ماندی ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۰
رهگذر

ان سوال مهمه منه از تاریخ . ازون اول بسم الله یه چیزی همش تکرار شده . می دونم فلسفه نبرد حق و باطل باعث این تکراره ها اما تو کتم نمیره که چرا باوجود این همه تکرار بازم هیچی به هیچی . باباجان یکی از دیگران بیشتر می فهمه دلیل موجهی برای اعتماد کردن نیست ؟ و ازین بدتر چقد باید ثابت بشه که به حرف قافله سالار گوش ندی با کله می خوری زمین دمارت درمیادا ؟! 

آخه یکی نیست به این عقل کل !!!! بگه شما که هنوز نمی دونی فلسفه کربلای حسینی ایستادن در مقابل ظلمه نه بهانه ای برای تعامل ، بیجا می کنی میای کاندید میشی برای یک کار بزرگ ! بماند که مردم اگر بصیر بودن اونقده مصیبت نمی کشیدیم که حالا بعد چند سال بازم بوی گند اصلاحات بودار! بپیچه تو دماغمون 

خدایا میشه آمریکا رو درسته بدی به اینا برن اونور زندگی کنن دست از سر اعتقادات ما وردارن ؟!

انیم نمونه واضح حرف این پست مجازیه،که اتفاقا بیش از حد حقیقیه ...

رهبر معظم انقلاب 1393/7/15
"اینکه دم از مذاکره و گفتگو میزنند برای نفوذ است، عده‌ای در قضیه مذاکره سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی میکنند 
و عمق مسائل را نمیفهمند، میگویند چرا با مذاکره با آمریکا مخالفت میکنید در حالیکه امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با عمرسعد مذاکره کرد، امیرالمومنین و امام حسین در حرف زدن با زبیر و ابن‌سعد به آنها نهیب زدند و آنها را نصیحت کردند، 
بحث مذاکره به معنای امروزی نبود، مذاکره به معنای امروزی یعنی معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی را بده
آیا امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با ابن‌سعد معامله کرد؟ 
آیا تاریخ را اینگونه می‌فهمید و زندگی ائمه را اینگونه تحلیل میکنید؟

روحانی 1393/7/30
"درس و پیام امام حسین (ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است

 و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین می‌باشد....

در شب تاسوعا ... امام حسین (ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛

 امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید،

اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همین‌رو در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد،

تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود


به این میگن تکرار یه تاریخ تکراری و جنگی بین فهم و نفهمی

بچه های جزیره مجنون اما، هنوز هم حواسشان جمع  نگاه فرمانده است

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۱
رهگذر

قامت رعنای کشور من قرن هاست که زخم برداشته و شاید بیش از همه به خاطر این که به نام شیعه می بالد

عجیب کینه ای است این که نخواهی نامی از علی و دوستدارانش بماند به هر قیمتی 

این روزها ایران اسلامی بازهم زخمی سربلند دوران هاست ... زخمی همان کینه عمیق

و چقدر نادانند که هنوز هم نفهمیده اند این جاری دریا جاری خواهد ماند حتی اگر محکم ترین سدهای عالم جلویش را بگیرد 

عدو سبب خیر شد و این روسیاهی چند جانبه به ذغال ماند!

ننگ و نفرین که جای خود ، اف دارد این روزگار بی مراد که سواری گرفتن هایش ازآن بی لیاقت هاست 

اما خیالی نیست ... این زخم هم خوب می شود فدای سرارباب تشنه لب ...

اندکی صبر، سحر نزدیک است ...

اللهم ارزقنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۶
رهگذر

دلمان زخمی شده بود و روحمان لگدمال خودخواهی هایی که معلوم است سر در کدام آخور دارند . دلمان در جوش و ولوله که یکجوری زخمش را خوب کند و روحمان دست به آسمان تا به تقاص لگدمال شدنش دست منتقم بیاید و با هیمنه ظهور رد کثیف بطلان محو شود . دستمان اما به جایی بند بنود تا این که سفیر حق ، امیر قافله و جانشین برحق مهدی فاطمه صلوات الله علیه به خطابه نشست ...

حالا و در صبح روز بعد از پیغام دیروز قدمگاه و بعد نوشتن نامه سرگشاده به آقای رئیس جمهور، راه نفسی باز می شود از این همه خردل تزویر، دلی خنک می شود ازین همه بی جگری دولتمردانی که سرتا پایشان یک کرباس است و دست آخر روحی جلا می گیرد ازین سفیر بهشتی که در کلام نمودار شجاعت این دوران رخ نشان داده است .

خدا حافظت باشد عزیزتر از جان که یک تنه به قلب کفر می زنی به مثال مولایت علی که همیشه امیر و ولی و صاحب شیعیان است .

شما با این مشت آهنینی که هیچکدام از دولتمردان این دیار در فروآمدنش سهیم نشد به یاوه های دشمنانه آل سعود ملعون پاسخ دادی و امروز حال همه ما خوب است با این همه عقب نشینی زذالت بار

وجودت برای اسلام و مسلمین درامان باد 

سایه سار مولایم علی که سلام خدا براو ست بر سرتان

اللهم احفظ لنا قاعدنا و ایدهم بالنصر . وانصر من نصره واخذل من خذله

روحی فداک و شکر ازین که هستید 

خدا آقا و صاحبمان را برساند که به یقین یاریگر شماست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۳
رهگذر

این یک نامه سرگشاده است :

بسم الله الرحمن الرحیم 

خدا را سپاس که از رای دهندگان بی بصیرتی نبودم که شما را به عنوان کاندید ریاست جمهوری کشورم انتخاب کنم. از آن جا که نجابت شهروندی هم حدی دارد، بنا را گذاشتم بر یک پیغام عمومی برای هر که در قدمگاه، جستجو گرحقیقت است !

وقتی در آغاز سال ، از بزرگ رهبر بابصیرتم که افتخارش انقلابی بودنش هست شنیدم که همدلی و همزبانی ملت و دولت را اشاره داشتند، مثل همیشه سمعا و طاعتا دل سپردم . متاسفانه ولی شخص شما دل نبستید و سرتان را انداختید پایین و به هرچه هشدار مستقیم و غیرمستقیم وقعی ننهادید و گمان کردید ملتی همزبان شما هستند ! تا این جا حسابتان باشد با کرام الکاتبین .

و اما .... از نطق تاریخی شما برای یک سالن خالی !! در نیویورک زمانی نمی گذرد. گرچه انتظار می رفت شما به احترام فاجعه تلخ و رنج آور منا و دفاع از مظلومیت هم کیشانتان ، این نطق بی مصرف را به بعد حواله می گردید تا جهان بفهمد که شما هم به مثال یک ایرانی جگر شیر دارید، اما  مع الاسف نه شما منصرف شدید و نه از جگر شیر خبری بود!

حرف من در این پُست، حرف خود شما ست به اضافه چند سوال ساده.دیگران بخوانند و قضاوت کنند که آیا شما نماینده ملت ایرانید ؟!!!


"من به نمایندگی از ملتی سخن می گویم که دو سال قبل، بار دیگر به تعامل سازنده با جهان رای داد ... و خواستار تجکیم صلح و 
گفتگوی سازنده با جهان شد!"

آقای رئیس جمهور، ملت شریف ایران تا قبل انتخاب شما خواستار تحکیم صلح و گفتگو نبود؟!!!

"بزرگترین دستاورد وین ، برطرف شدن سایه شوم جنگ از سر ملت ایران است "

آقای رئیس جمهور از این که عزت دفاعی ایران اسلامی را با ذلت برجام معاوضه کرده اید پاسخی برای شهدا دارید؟!

" توافق ژنو یعنی تسلیم قدرت های بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران"

آقای رئیس جمهور امکان دارد این رجز متکبرانه را قبل از تهدید قدرت های بزرگ ، خرج همین آل سعود نکبت نمایید ؟!!!

والسلام . در محضر حی حاضر و ناظر


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۴:۲۴
رهگذر

شب و روز که معطل ما نمی مونن اونقدم سرعت رفت و آمدشون زیاد شده که کلی عقب می مونیم از فرصتایی که میشه کاری کرد و ...

دنبال بهانه نمی گردم . واقعا اینجوریه که اگه بخوای مدیرتش کنی میشه شاید کمی سخت !

چندروز پیش حضرت آقا در مورد بزرگداشت اتفاق هایی که توی شهریور افتاده صحبت کردن و اشاره داشتن به این که نباید راحت از کناراین حوادث گذشت اونم بخاطرنسل جوونی که چیزی نمی دونه . حالا که روزای آخر شهریوره و سرعتشم داره کولاک می کنه خواستم از همون اتفاق ها بنویسم . مثلا از روز هفدهمش تو 36 سال پیش ! روزی که من هنوزم صدای هلی کوپتررو تو آرشیو گوشم دارم! سرلشگر ناجی ملعون که از آدمای کثیف ارتش شاهنشاهی بود بعد تجمع مردم تهران تو میدون ژاله که بعد انقلاب شد میدون شهدا، نشست تو اون هلی کوپتر کذایی و از بالا شروع کرد به مهار کردن قیام . البته بعد از این که کلی ارتشی نامرد رو زمین دست به اسلحه شدن. به قول یه نسل سومی،وقتی ارتش یه کشور رو مردم اون کشور دست دراز کنه یعنی فاتحه...

اونروز خیلیا رفتن جدی جدی کف خیابونا پر از خون بود شایدم به برکت این وایسادن غیرتمندانه بود که موج انقلاب تو شهرای دیگه پیچید . هفده شهریور یکی از روزای خداست که فقط خدا می دونه چی گذشت بهش و چه برکاتی داشت این ایستادگی

حالا بعد این همه سال از کنار این همه نشونه گذشتن ، بی تفاوت بودن و متاسفانه به عمد ندیدن یعنی چی ؟! کاش اونایی که تو دسته سوما یادشون بیفته انقلاب یه سیر تاریخی مخصوصو خودش داشته . زیاد دیدیم که دشمناش باسیل رفتن حالابه هربهانه ای ...

بهانه ی این آخری ها، برجام !!!

لطفا به خاطر بسپارید ما هوز هم از اهالی جزیره مجنونیم ... از اهالی خیبر

یاد همه باشد که باور حضرت آقاباورماهم هست:

بر خلاف تصور و تحلیل‌های جبهه استکبار،

 نظام جمهوری اسلامی امروز نه تنها در شرایط شعب ابی طالب نیست 

بلکه در شرایط بدر و خیبر قرار دارد  90/10/19

این جا ... طلائیه ! نماد مقاومت های خیبری !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۱۱
رهگذر

دنیا ازین راهنماهای کوچکی که خدا بی بهانه و با بهانه برای آدم شدن انسانیت از دست رفته لازم میداند زیاد به خود دیده و نفهمی بشر این که گور خودش رادر این جهالت می کند قبل از آن که نقشه شومش به هدف اجابت بخورد . 

کودک سوری آخرین راهنمای کوچک در زمان حال است!!! شایدغیرت ،بیدار شود!!







۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۱۸
رهگذر

ظاهرا اصلا گشاد نبود! خیلی هم خوشگل و شاد نشسته بود سرش. داشتیم می رفتیم گردش دورهمی. یکی از جوونای تو جمع که حواسش بخاطر تو باغ بودن خیلی جمعه، یهویی گفت اینا چیه رو لبه کلاه! حواسم جمع حواس جمعش شد. اونوقت بود که آه از نهادم برآمد به دلیل خریدهای الکی دولکی و کاملا بی دقت. 

البته روی دیگر این کلاه نقشه های عجیب غریبه که آدم باورش نمیشه از یه کلاه کودکانه هم بشه اون گلی رو که اونا می خوان به سر بگیریم . دشمن دشمنه و اتفاقا خیلی پرکار. دلم سوخت که بدون هیچ توجهی خریده میشه وبعد هم کلاه گشاد میشینه رو سرمون ویکی به نفع اونا!

نکته ش این جا بود که این بچه کلاس پنجمی بعد توضیحات کلی و خیلی کوتاه من از علائم گوناگون فراماسون ها روی کلاهش  آگاه شد، رفت تو فکر و خیلی آروم بعد چند دقیقه گفت حالا چه کار کنم ؟! بهش گفتم اینارو با ماژیک مشکی قلم بگیر ازین به بعدم وقتی به چیز خوشگل می بینی و دوس داری که بخریش تمرین کن که همین جوری یهویی نخری.

نیت من یکی این بود ک بمونه تو ذهن کودکانه ش و حداقلش انتقال جمع و جور تبرّی . با اون سوال کمی خیالم راحت شد. سوالی که خیلی از بزرگترا حتی بعد رفتن کلاه گشاد بی بصیرتی رو سرشون اصلا نمی پرسن چه برسه به این که بخوان تصمیمی بگیرن ...

با همه ی اینا اونروز فهمیدم خیلی نمی دونیم و آرزوکردم بدونیم، بفهمیم و عامل باشیم ... خدایا مددی

اینم شاهد ماجرا:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۵۲
رهگذر

دیروز تو گرمای راهپیمایی روزقدس که هم هوایی بود هم زمینی یه نمایشگاه کوچک هنری برای دقایقی سرمنوهم گرم کرد . یکی از پوسترایی که تو دیدرس مردم بودخیلی فریاد می کشید !

هیچی برای گفتن وجود نداره چون تصویر به اندازه ی کافی داد می زنه!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۷
رهگذر

داغ ، داغه و هرچی داغترامکان پاک شدنش سخت تر.

نمی دونم چرا این یکی با وجود این همه زمانی که ازش گذشته هنوزم داغه! چیزی از جنس همون سیاهی های تو دل شقایق که ساکته ولی خیلی حرف داره .

 تو متن قصه ی یه پرواز تلخ،که تیر76 اززمین پرید و تو آسمون نشست،حرف زیاده! حس می کنم تودل موجای گرم خلیج فارس، یه داغی هست که از داغ دل شقایقا هم داغ تره . واسه فریاد مظلومیت یه ملت و ثابت کردن گرگ بودن یه دولت خبیث، همین یه قصه ی آسمونی بس که باید به پرواز 655 گفت: 

آرام بگیر کف دریایی که به دل دریایی همه ی آزاده های دنیا راه داره بی حساب هیچ ملیتی 

فقط موندم هم نشینی با گرگ، مذاکره،گفتگو یا هر حرکت مذبوحانه ی دیگه، چیه که اینقده گیرکردیم توش؟!

وقتی صدا و سیما به دست و پازدن میفتن و شجره نامه ی اتوبان هسته ای کشور رو می کشه بیرون، یعنی فاتحه هر گونه پیش فرض دلسوزی گرگ برای یک امت سربلند رو باید خوند گرگ،گرگه جماعت ! همون یه داغ دوازده تیرماه برای ابد بس که بفهمی کثیفترین دولتمرداری دنیا کین و چین.!؟


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۸
رهگذر