امانتی7
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ب.ظ
و عمر شیشه ی عطر است ! پس نمی ماند پرنده تا به ابد در قفس نمی ماند
مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد که روی آینه جای نفس نمی ماند
طلای اصل و بدل آنچنان یکی شده اند که عشق جز به هوای هوس نمی ماند
مرا چه دوست چه دشمن ز دست او برهان که این طبیب به فریاد رس نمی ماند
من و تو در سفر عشق دیر فهمیدیم قطار منتظر هیچکس نمی ماند
ضد - فاضل نظری
۹۳/۰۳/۱۷