ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

ذکرش به خیر باد !

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

دلم برای خدا تنگ شده است ...

و برای آن هایی که عجیب بوی خدا می دهند !

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۴ ، ۱۷:۰۶
رهگذر

بچه های جزیره مجنون حساب و کتاب مکان و فضا سرشان نمی شود . آن ها فقط به یک چیز فکر می کنند به این که نه زحمت سید و سالارشان زمین بماند و نه علم انقلاب اسلامی ایران که نشات گرفته از کربلاست ...

بچه های جزیره مجنون مرزها را هم نمی شناسند هرجا نام حفاظت از دین خدا باشد حاضرند با سری نترس و دلی شیرتر از شیر.

یک مسافر دیگر هم راهی آسمان شد و امروز و فرداست که بعد یک تشییع باشکوه در آغوش رفقای قدیمش آرام بگیرد باسری بلند بابت حفاظت از همه دست آوردهایشان اگرچه در سزمین شام و در همسایگی غربت دختر علی ، زینب کبری علیهما السلام 


مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ۞ 
سوره احزاب ؛ آبه ۲۳ 
از مومنان مردانی هستند که به پیمانی که با خدا بسته بودند وفا کردند
بعضی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ پیمان خود دگرگون نکرده ‏اند. 


روحت شاد فرمانده و خوش به حالت که بعد این همه سال از اهالی ناب جزیره مجنون ماندی ...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۷:۵۰
رهگذر

ان سوال مهمه منه از تاریخ . ازون اول بسم الله یه چیزی همش تکرار شده . می دونم فلسفه نبرد حق و باطل باعث این تکراره ها اما تو کتم نمیره که چرا باوجود این همه تکرار بازم هیچی به هیچی . باباجان یکی از دیگران بیشتر می فهمه دلیل موجهی برای اعتماد کردن نیست ؟ و ازین بدتر چقد باید ثابت بشه که به حرف قافله سالار گوش ندی با کله می خوری زمین دمارت درمیادا ؟! 

آخه یکی نیست به این عقل کل !!!! بگه شما که هنوز نمی دونی فلسفه کربلای حسینی ایستادن در مقابل ظلمه نه بهانه ای برای تعامل ، بیجا می کنی میای کاندید میشی برای یک کار بزرگ ! بماند که مردم اگر بصیر بودن اونقده مصیبت نمی کشیدیم که حالا بعد چند سال بازم بوی گند اصلاحات بودار! بپیچه تو دماغمون 

خدایا میشه آمریکا رو درسته بدی به اینا برن اونور زندگی کنن دست از سر اعتقادات ما وردارن ؟!

انیم نمونه واضح حرف این پست مجازیه،که اتفاقا بیش از حد حقیقیه ...

رهبر معظم انقلاب 1393/7/15
"اینکه دم از مذاکره و گفتگو میزنند برای نفوذ است، عده‌ای در قضیه مذاکره سهل‌انگاری و سهل‌اندیشی میکنند 
و عمق مسائل را نمیفهمند، میگویند چرا با مذاکره با آمریکا مخالفت میکنید در حالیکه امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با عمرسعد مذاکره کرد، امیرالمومنین و امام حسین در حرف زدن با زبیر و ابن‌سعد به آنها نهیب زدند و آنها را نصیحت کردند، 
بحث مذاکره به معنای امروزی نبود، مذاکره به معنای امروزی یعنی معامله و یک چیزی بگیر و یک چیزی را بده
آیا امیرالمومنین با زبیر و امام حسین با ابن‌سعد معامله کرد؟ 
آیا تاریخ را اینگونه می‌فهمید و زندگی ائمه را اینگونه تحلیل میکنید؟

روحانی 1393/7/30
"درس و پیام امام حسین (ع) درس برادری، وحدت، گذشت و قبول توبه از یکدیگر است

 و درس کربلا هم درس تعامل سازنده و مذاکره در چارچوب منطق و موازین می‌باشد....

در شب تاسوعا ... امام حسین (ع) خیمه‌ای برپا کرد و عمر سعد را به مذاکره دعوت نمود؛

 امامی که آگاه است که فردا او و یارانش توسط همین عمر بن سعد و یاران نادانش به شهادت خواهند رسید،

اما خواست که با دنیا اتمام حجت کند و از همین‌رو در آن شب، ساعت‌ها با عمر سعد مذاکره کرد،

تا نتیجه رویارویی آنان به جنگ ختم نشود


به این میگن تکرار یه تاریخ تکراری و جنگی بین فهم و نفهمی

بچه های جزیره مجنون اما، هنوز هم حواسشان جمع  نگاه فرمانده است

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۰:۲۱
رهگذر

قامت رعنای کشور من قرن هاست که زخم برداشته و شاید بیش از همه به خاطر این که به نام شیعه می بالد

عجیب کینه ای است این که نخواهی نامی از علی و دوستدارانش بماند به هر قیمتی 

این روزها ایران اسلامی بازهم زخمی سربلند دوران هاست ... زخمی همان کینه عمیق

و چقدر نادانند که هنوز هم نفهمیده اند این جاری دریا جاری خواهد ماند حتی اگر محکم ترین سدهای عالم جلویش را بگیرد 

عدو سبب خیر شد و این روسیاهی چند جانبه به ذغال ماند!

ننگ و نفرین که جای خود ، اف دارد این روزگار بی مراد که سواری گرفتن هایش ازآن بی لیاقت هاست 

اما خیالی نیست ... این زخم هم خوب می شود فدای سرارباب تشنه لب ...

اندکی صبر، سحر نزدیک است ...

اللهم ارزقنا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۰۶
رهگذر

دلمان زخمی شده بود و روحمان لگدمال خودخواهی هایی که معلوم است سر در کدام آخور دارند . دلمان در جوش و ولوله که یکجوری زخمش را خوب کند و روحمان دست به آسمان تا به تقاص لگدمال شدنش دست منتقم بیاید و با هیمنه ظهور رد کثیف بطلان محو شود . دستمان اما به جایی بند بنود تا این که سفیر حق ، امیر قافله و جانشین برحق مهدی فاطمه صلوات الله علیه به خطابه نشست ...

حالا و در صبح روز بعد از پیغام دیروز قدمگاه و بعد نوشتن نامه سرگشاده به آقای رئیس جمهور، راه نفسی باز می شود از این همه خردل تزویر، دلی خنک می شود ازین همه بی جگری دولتمردانی که سرتا پایشان یک کرباس است و دست آخر روحی جلا می گیرد ازین سفیر بهشتی که در کلام نمودار شجاعت این دوران رخ نشان داده است .

خدا حافظت باشد عزیزتر از جان که یک تنه به قلب کفر می زنی به مثال مولایت علی که همیشه امیر و ولی و صاحب شیعیان است .

شما با این مشت آهنینی که هیچکدام از دولتمردان این دیار در فروآمدنش سهیم نشد به یاوه های دشمنانه آل سعود ملعون پاسخ دادی و امروز حال همه ما خوب است با این همه عقب نشینی زذالت بار

وجودت برای اسلام و مسلمین درامان باد 

سایه سار مولایم علی که سلام خدا براو ست بر سرتان

اللهم احفظ لنا قاعدنا و ایدهم بالنصر . وانصر من نصره واخذل من خذله

روحی فداک و شکر ازین که هستید 

خدا آقا و صاحبمان را برساند که به یقین یاریگر شماست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۳
رهگذر

این یک نامه سرگشاده است :

بسم الله الرحمن الرحیم 

خدا را سپاس که از رای دهندگان بی بصیرتی نبودم که شما را به عنوان کاندید ریاست جمهوری کشورم انتخاب کنم. از آن جا که نجابت شهروندی هم حدی دارد، بنا را گذاشتم بر یک پیغام عمومی برای هر که در قدمگاه، جستجو گرحقیقت است !

وقتی در آغاز سال ، از بزرگ رهبر بابصیرتم که افتخارش انقلابی بودنش هست شنیدم که همدلی و همزبانی ملت و دولت را اشاره داشتند، مثل همیشه سمعا و طاعتا دل سپردم . متاسفانه ولی شخص شما دل نبستید و سرتان را انداختید پایین و به هرچه هشدار مستقیم و غیرمستقیم وقعی ننهادید و گمان کردید ملتی همزبان شما هستند ! تا این جا حسابتان باشد با کرام الکاتبین .

و اما .... از نطق تاریخی شما برای یک سالن خالی !! در نیویورک زمانی نمی گذرد. گرچه انتظار می رفت شما به احترام فاجعه تلخ و رنج آور منا و دفاع از مظلومیت هم کیشانتان ، این نطق بی مصرف را به بعد حواله می گردید تا جهان بفهمد که شما هم به مثال یک ایرانی جگر شیر دارید، اما  مع الاسف نه شما منصرف شدید و نه از جگر شیر خبری بود!

حرف من در این پُست، حرف خود شما ست به اضافه چند سوال ساده.دیگران بخوانند و قضاوت کنند که آیا شما نماینده ملت ایرانید ؟!!!


"من به نمایندگی از ملتی سخن می گویم که دو سال قبل، بار دیگر به تعامل سازنده با جهان رای داد ... و خواستار تجکیم صلح و 
گفتگوی سازنده با جهان شد!"

آقای رئیس جمهور، ملت شریف ایران تا قبل انتخاب شما خواستار تحکیم صلح و گفتگو نبود؟!!!

"بزرگترین دستاورد وین ، برطرف شدن سایه شوم جنگ از سر ملت ایران است "

آقای رئیس جمهور از این که عزت دفاعی ایران اسلامی را با ذلت برجام معاوضه کرده اید پاسخی برای شهدا دارید؟!

" توافق ژنو یعنی تسلیم قدرت های بزرگ در برابر ملت بزرگ ایران"

آقای رئیس جمهور امکان دارد این رجز متکبرانه را قبل از تهدید قدرت های بزرگ ، خرج همین آل سعود نکبت نمایید ؟!!!

والسلام . در محضر حی حاضر و ناظر


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۱۴:۲۴
رهگذر

مقوله عرضه اساسا چیز بسیار خوبی است و موارد استفاده بسیار دارد . این که جه کسی و چه مقدار از خودش عرضه نشان بدهد هم جای بحث ندارد . بعضی ها کلا بی عرضه اند و می خواهند خودشان را اینگونه جلوه دهند بعضی ها هم نه عرضه را دارند و نه قصد نمایشش را . 

خاک تو سری دنیای امروز زیر همین دسته دوم است که نه عرضه را دارند و نه اصلا برایشان مهم است که نشانش بدهند ...

اراجیف دولتمردان سعودی برای ماست مال کردن ماموریت میزبانی از ضیوف الرحمن از این جنس است . بعد این همه جنایت های مدل به مدل چشم دنیا به این یکی هم روشن که اصلا تفسیری برایش نیست. سعودی لعین مصداق کسی است که زده است به سیم آخر . تبت یدا ابی لهب و تب

بابت پرکشیده ها که خوش به حالشان . اما بابت بازماندگان ... خدایا مددی 

توی وانفسای نشر این خبر عجیب غریب که به گمانم نوع نادری از کشتار جمعی است، فقط یک نکته به ذهن می رسد و آن هم این که 

اللهم عجل لولیک الفرج واجعلنا من اعوانه و انصاره و الممتثلین لاوامره و المحامین عنه و المستشهدین بین یدیه .... خلاص !


الالعنه الله علی القوم الظالمین

... ولا یبقی مع الظلم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۸
رهگذر

برای من یکی نمی شود نسیم مهر بپیچد توی مشامم و من بی خیال آمدنش بشوم. بشایدبرای منی که لای تکرار دست و پا می زنم و بلد نیستم متن بی غلط زندگی را بنویسم، اتفاق نو و خاصی نیفتد اما برای پارک بغل دست خانه، آسمان بالا سر و آفتابی که از درز پنجره ولو می شود توی آشپزخانه، مطمئنا فرق می کند. این را ولی یقین دارم که از وقتی خاطره ها نشسته اند توی ذهنم و من می توانم بشمارمشان پاییز را دانه درشت حساب کردم. یک جورایی زیباتر از بهارحتی !

گرچه این خدایی که به حکم عرفه باید بشناسمش و خیلی هم اصرار دارد اول خودم را بشناسم، یک استاد چیره دست است درانتخاب و ترکیب رنگ. اما آن چه قسمت نگاه من می شود از طیف نارنجی و ارغوانی و قهوه ای چیز عجیبی است. تازه باید سبز را هم اضافه کنم برای تن پوش درخت هایی که هیچ رقمه زیر بار رنگ دیگری نمی روند . اصلا شاید اول تفاوت بهار و پاییز در مسابقه رنگ بازی همین تنوعش باشد.

بازی های آسمان پاییز هم که جای خود. نسیمش بدجوری خنک می شود آنقدر که حالت مورمور می آیدبه سراغ سرشانه ها وکم کم بدت نمی آید یک بالا پوش نه چندان کلفت به قوراه ات اضافه کنی تا درامان بمانی از همان سوز معروف مرموز !

آبی آسمانیش هست با انبوهی ازابرهایی که طیف رنگ هایشان میان طوسی کمرنگ و پررنگ درگردش است. خورشیدش همان خورشید همیشگی است مضاف براین که درجه دمایش را کشیده پایین. حالا خوشمان می آید کمی هم ولو شدن رازیر همین بارش کمرنگ آفتاب تجربه کنیم.

از باران هایش که نمی شود گذشت. مستمر می آیند قطرها. ریز و سبک ، گاهی هم تند و شلاقی . بارش اما زیادتر از هر فصل دیگری روزی زمینی های مهمان پاییز می شود. بوی نم خاک مخلوط با خنکایی که نمونه اش را هیچ فصلی جز پاییز عرضه نمی کند حال آدم را خیلی خوب می کند خیلی زیاد.

انصافا کار خدا حرف ندارد!  من نمی دانم این بشر چه اصراری دارد که همه چیز را بریزد بهم؟ شاید همین جاست که شناسایی این موجود دوپا لازم الاجرا می شود آن قدر که خدا شرایطش را فراهم می کند یک روز بشود به نام عرفه که یعنی یک روز بنشین و فکر کن که تو چه هستی و که هستی و خدای تو کیست ؟! 

نامردی است اگر توان پاسخ به این سوال هاباشد و رنگ خدا کمرنگ تر از آن چه که باید روی دیواره دل بنشیند... این رنگ که با همه توان خداییش می نشیند این منم که روی رنگ خدا رنگ های دیگری می زنم. بیچاره دلی که دوست ندارد طیف رنگ داشته باشد !!

حالا رسیده ام به نقطه اول ... به شروع ... به مهر و به پاییز دوست داشتنی که امسال طعم عرفه هم دارد ...

خدایا تو مدد کن، از من آبی گرم نمی شود فقط به رسم آموزگاری ارباب در صفحه دعای بسی جذاب عرفه از ته ترین عمق وجودم می گویم تو را بخاطر همه نعمت هایت سپاس . ممنونم که می دهی و نمی دهی به حکمتت ایمان دارم که سهم دنیای من چقدر باشد تو سهم آخرتم را به اسم ارباب زیاده کن مهربانترین ... 

بی تو هرگز!

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۶
رهگذر